مدح و مرثیۀ امام جعفر صادق علیهالسلام
حتی قلم ز شرح چنین غصّه قاصر است قـبـر امام تـولیـتـش دست کافـر است حـیـن قـدم زدن به امـامـت سـلام کن کمتر بایست! زائر این خاک عابر است ما شیـعـۀ حـلاوت یک قـال صادقـیـم نَقل حدیث اوست که نُقـل منابر است شـیـخ الائـمّـه، عـالـم آل محمد اوست یعنی یمی که یک نم از آن، علم جابر است فرموده حضرتش که "نوحوا علی الحسین" بانی گریه اوست اگر روضه دایر است در شــیــوۀ جـســارت ابـن ربـیــع ها نسل عـلی و فاطمه بودن مـؤثر است آتش، طنـاب، کوچه و مأمور بد دهن دشمن چه در شکنجۀ معصوم ماهر است بـانـوی پـا به مـاه نـدارد به خـانـهاش حداقل از این جهت آسوده خاطر است هرجا دری یا جگری سوخت شک نکن آتش بـیار شهر مـدیـنـه مـقـصّر است |